نیکولو ماکیاولی (۱۵۲۷-۱۴۶۹) از خانوادهای اصیل در فلورانس زاده شد و تحت تعلیمات اومانیستی قرار گرفت. در ۲۹ سالگی به عنوان منشی دومین شورایی که امور داخله و جنگ به آن مربوط می شد انتخاب گردید. در دورهی مأموریت او (۱۵۱۲-۱۴۹۸) بارها به عنوان سفیر راهی دربارهای کشورهای مختلف شد و ملاقات برخی شخصیت های سیاسی، بر افکار او تأثیرات فراوانی گذاشت.
در سال ۱۵۱۲، خاندان مهدیچی که در سال 1494 به دلیل شورش ساونارولا از شهر خارج شده بود به فلورانس بازگشت و ماکیاولی به توطئه علیه آنها محکوم شد. ابتدا به زندان افتاد و پس از آزادی در خانه خود گوشه عزلت گزید. چندان که در نامهای به سفیر فرانسه در روم به شرح زندگی خود و سالهای انزوا پرداخت. او – آنگونه که خود می گوید – صبحها را به همراه هیزمشکنها به خواندن اشعار ایتالیایی یا لاتین در جنگل می گذراند و عصر در میخانهها، از مسافران، خبر شهر و دیارشان را می گرفت و برای سکه ای به قمار می نشست. اما شب هنگام به اتاق کارش پناه می برد و با مطالعهی تاریخ روم، قوانین زندگی سیاسی را از آنها بر می گرفت.
بدین ترتیب بین سالهای ۱۵۱۲ تا ۱۵۲۰ مهمترین آثار ماکیاولی پدید آمد. در سال ۱۵۲۷ خاندان مهدیچی بار دیگر از فلورانس رانده شد و حکومت جمهوری بر جای حکومت خاندان مهدیچی نشست. اما حکومت جدید، به گمان ارتباط ماکیاولی با خاندان مهدیچی از همکاری با او سر باز زد.
ماکیاولی در سال ۱۵۲۷ درگذشت و جسدش در کلیسای «سنتاکروچه» ی فلورانس به خاک سپرده شد و در قرن هجدهم به همت «کنت کوپر» انگلیسی بنای یادبودی بر گورش ساخته شد.