معرفی کتاب آی بی کلاه، آی باکلاه
آی بی کلاه، آی باکلاه (۱۳۴۶) نمایشنامهای در دو بخش از گوهرمراد (غلامحسین ساعدی) است. مکان و زمان وقوع (بنا به قراین): تهران؛ معاصر.
در «آی بیکلاه») پیرمردی که موجودی عجیبوقریب را در حال ورود به خانهای متروک دیده با دخترش در کوچه ایستاده است و دنبال چارهای برای هشداردادن به همسایهها است. هر دو سخت ترسیدهاند و هیچکدام یارای جلو رفتن و حتی کوبیدن در خانهی همسایهها را ندارند. عاقبت یکی از همسایهها با خبر میشود و کمکم دیگران نیز بیرون میآیند و توصیف پیرمرد از آن موجود هولناک را میشنوند ولی فکر میکنند او دچار توهم شده است یکی از همسایهها که دکتر است آنان را از این بابت آسودهخاطر میسازد. در این میان مرد دیگری از بالکن خانهاش خطاب به مردم میگوید که حرف پیرمرد راست است و او نیز موجود هولناک را دیده است.
منبع: فرهنگ ادبیات فارسی / نوشتهی محمد شریفی / ویراستهی محمدرضا جعفری / انتشارات معین / چاپ دوم 1387
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.