از خم چمبر نوشته محمود دولت آبادی

معرفی و خرید کتاب از خم چمبر

کتاب از خم چنبر در سال 1356 نوشته شد. محمود دولت آبادی روایت این کتاب را در روستای رحیم آباد خراسان و در سالهای چهل تا پنجاه روایت می کند. شخصیت های مهم کتاب عبارتند از طاهر (جوان روستایی)، مارو (همسر طاهر)، امیر آقا (معلم روستا)، اسماعیل (جوان روستایی)

خلاصه کتاب از خم چنبر

طاهر، جوان روستایی اهل رحیم آباد که دو سال پیش از سربازی برگشته و حالا دشتبان شده است، اجاره دار چند تکه زمین آقای ذیحقی است. آقای ذیحقی که خرده مالک است مدت ها پیش از این شهر رفته است و در آنجا زندگی می کند. طاهر همراه با مادرش خاله آتکه و زنش مارو در خانه آقای ذیحقی زندگی می کنند و امیر معلم مدرسه ده که همه به او آقای مدیر می گویند، در این خانه اتاقی دارد و چون او علاوه بر معلم بودن داماد آینده آقای ذیحقی هم هست، طاهر و مادرش نسبت به او احترام و توجهی خاص دارند.

دو سال پیش، مادر مارو (خاله طاهر) دخترش را به خاله آتکه سپرده است و همراه با شوهر پیرش در جست و جوی کار از ده رفته است. کمی بعد مارو را به عقد طاهر در آورده اند. اما مارو، طاهر را دوست ندارد.

درباره کتاب از خم چنبر

هر چند دولت آبادی در این رمان، گوشه ای از زندگی محدود روستانشینان را به ما نشان می دهد، درونمایه اصلی اثر او، مقابله پیشگی گناه با معصومیت و در هم شکستگی معصومیت است که همه جا، چه شهر و چه روستا می تواند صحنه وقوع آن باشد. اما در این رمان، نویسنده ما را به صحنه جدال گناه و معصومیتی می برد که در آن، معصومیت آنچنان قوی است که در هم شکستگی او، طرف مقابل را نیز در هم می شکند و باعث می شود که او نیز از این مجادله سالم بیرون نیاید.

با این همه در آخرین صحنه رمان، وقتی طاهر را که «استخوانهایش نرم شده و نفسش بریده… از ته دشت، از باریکه ای که به راه شهر می پیوندد، می آورند» نویسنده انگار می خواهد بگوید که در این مقابله باز هم آن که بیشترین آسیب را می بیند و در هم شکسته واقعی است، طرفی است که بزرگترین گناهش ساده دلی و معصومیت است و جای او در روستا است.

رمان با زاویه دید بیرونی به شیوه دانای کل روایت می شود.

منبع: رمانهای معاصر فارسی / میمنت میر صادقی / انتشارات نیلوفر