درخت انجیر معابد نوشته احمد محمود

425,000تومان

  • دو صفحه اول از جلد دوم کتاب تاخوردگی دارد.
  • جلد و سایر صفحات داخلی کتاب کاملا سالم است.

ناموجود

نویسنده

انتشارات

سال چاپ

1389

نوبت چاپ

هفتم

تعداد جلد

2

تعداد صفحه

1038

نوع جلد

شومیز

قطع

رقعی (14.1*21.2)

درجه کیفی کتاب

A+

شابک

9645643686

معرفی و خرید کتاب درخت انجیر معابد

درخت انجیر معابد همانند رمان مدار صفر درجه به رویش فراروندی اجتماعی – تاریخی و ریزش فراروندی دیگر از همین قسم می پردازد، که در آن‌ها آگاهی و گفت و گوی اشخاص داستانی از پوشیدگی بیرون می آید و خود را همچون نیرویی کارآ و مؤثر به نمایش می گذارد. ماجراهایی که اشخاصی مانند اسفندیارخان، افسانه، تاج‌الملوک، فرامرز، فرزانه، مهران، علمدار پنجم و دیگر افراد ریز و درشت این داستان از سر می گذرانند، تخیل داستانی نیست، بلکه تاریخچه تاریک و درد‌آلود گذشته خانواده‌ای اشرافی است که در گذر سیل حادثه‌ای بی‌امان متلاشی می شود و فرو می ریزد. گذشته این خانواده غالبا از طریق گفت و گو و یادآوری اشخاص بازسازی می شود و مسائلی که ناگفتنی بوده است به وسیله گفت و گوی تاج‌الملوک با فرامرز و شهر بانو – خادمه خانه – به بیان می آید و تجسم پیدا می کند. او تنها بازمانده خانواده‌ای بزرگ است که سخت به گذشته آن چسبیده است و همه رویدادها را به یاد دارد و می کوشد یادگارهای آن را نگهدارد، اما به علت اینکه زنی پیر و درمانده است نمی تواند هیچ‌کاری بکند و حتی تلاش او برای اصلاح کار فرامرز – برادرزاده معتاد و ماجراجوی‌اش – به جایی نمی رسد. او زمانی که خانواده متلاشی شده است و خود در اتاقی اجاره‌ای به سر می برد، به شهربانو حسب حال خود و دیگر افراد خانواده را بازگو می کند «انتظار داشتم اگر از عهده‌اش برنیاد جای مرحوم داداشِ بگیره، ولی اقلا مایه آبروریزی خانواده و خودش نشه.» او از اعتیاد فرامرزخان می گوید، از دروغ و دزدی، از شصت هزار تومانی که به نام باز کردن کتابفروشی از شیخ ناصری گرفته است، از رشوه‌ای که به عنوان مأمور شهرداری از نگهبان افغانی گرفته و زبان علمدار بی‌چشم و رو را دراز کرده است و از سروان «گل‌جالیز» که این آخری‌ها آمده بود دنبال فرامرزخان تا به عنوان شیاد و حقه‌باز دستگیرش کند.

به موازات ماجرای زندگانی اسفندیار، افسانه، مهران، فرامرز و تاج‌الملوک و پاشیده شدن این خانواده اشرافی و ترقی و ثروتمند شدن روز افزون مهران، ماجرای رشد و نمو درخت انجیر معابد (ليل، لور در گویش جنوبی) به پیش‌نما می آید. این درخت انجیر که در بخشی از باغ چند هکتاری اسفندیارخان قرار دارد، مدام شاخه می زند و این شاخه‌ها رو به زمین متمایل می شوند و در زمین نفوذ می کنند و پس از مدتی به صورت درختی دیگر در می آیند و برای تسخیر محوطه‌ای بیشتر راه می افتند و پیش می روند. درخت حرمتی و نگاهبانی دارد و گروهی از مردم به آن دخیل می بندند، اما همین که نگاهبانی درخت به علمدار پنجم می رسد و زندگانی خانواده اسفندیارخان متلاشی می شود و بحران و تضاد اجتماعی اوج می گیرد، به طور شگرفی به معبد بزرگ تبدیل می شود.

مجله از دریچه نقد / شماره 1 / عبدالعلی دستغیب

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “درخت انجیر معابد نوشته احمد محمود”