درباره کتاب وداع با اسلحه نوشته ارنست همینگوی

کتاب وداع با اسلحه نوشته ارنست همینگوی است. این رمان روایتی عاشقانه در روزهای جنگ جهانی اول است که آن را مشهورترین رمان درباره ی جنگ جهانی اول می دانند. حتی برخی معتقد اند همینگوی بعد از این رمان، نتوانسته رمانی در حد آن خلق کند.

داستان درباره ی افسر جوان امریکایی به نام فردریک هنری است که از سر بی قیدی به ایتالیا رفته و در ارتش ایتالیا خدمت می کند. او در شهر کوچکی به نام گوریتسیا در ایتالیا راننده ی آمبولانس است که اثر چندانی از جنگ در این روستا دیده نمی شود و او در آنجا مشغول خوشگذرانی می شود. به زودی آتش جنگ بالا می گیرد و او راهی جبهه های مستقیم نبرد شده و در آنجا مجروح می شود و او را به بیمارستان آمریکایی در میلان می برند. در آنجا با پرستاری انگلیسی به نام کاترین بارکلی که قبلا همدیگر را می شناختند رابطه ای عاشقانه برقرار می کند و … . این اتفاقات پی در پی چنان نرم و روان و عادی روایت شده اند که این کار فقط از همینگوی بر می آید، توصیف های ساده، جملات کوتاه، بدون هیچ تجزیه و تحلیل خاصی.

ماجرای این داستان در واقع اشاره ای به سرگذشت خود همینگوی دارد که در زمان جنگ جهانی اول در ارتش ایتالیا خدمت می کرده و حتی پرستاری که هنری عاشقش می شود و بسیاری از شخصیتهای دیگر داستان شخصیتی واقعی ولی با اسامی دیگر دارند. همینگوی این کتاب را در سال 1929 منتشر کرده است.

این کتاب داستان گرفتار آمدن جوانی است به نام فردریک هنری در جنگ بیهوده ای که هیچکس معنای آن را نمی فهمد.سربازانش با آن مخالفند، افسرانش سرخورده اند و تکلیف خود را نمی دانند، کسی از کار سردارانش سردر نمی آورد. ابتدا فرمان عقب نشینی می دهند، و آن گاه سر راه می نشینند و افسرانی را که عقب نشینی کرده اند تیر باران می کنند. فردریک هرچند ظاهراً از جنگ جان بدر می برد، پیداست که جان او دیگر جان سالمی نیست.

مردی که در پایان کتاب زیر باران به هتل خود می رود، تا اعماق روح خود زخمی و خونین شده است.