معرفی و خرید کتاب آب انبار
آب انبار نوشته هوشنگ مرادی کرمانی به صورت رمانی کوتاه، در سی پاره یا شماره ساماندهی شده است. موضوع اصلی کتاب تعلیم و تربیت در مکتبخانه و بازنمودن فضای مکتبخانهای در آموزش روزگاران پیشین است.
خلاصه کتاب آب انبار
روزی از مکتب خانه، بانگ سگ به گوش می رسد. شیخ مکتبدار که برای دمی آرامش به منزل رفته بود، با شنیدن این آوا، آسیمهسر خود را به مکتب می رساند (این پرده از نمایش داستان، نقطه آغاز و شاید اوج رویداد است، زیرا همه چیز از این نقطه شروع می شود)، می بیند یکی از کودکان (عماد) چونان سگی برای همکلاسیاش (الماس) بانگ می کند، تا پارهای از نان و حلوای زعفرانی او به دست آورد. شیخ با دیدن این صحنه، دل گران کرده، سر بر دیوار می کوبد و بر خود و کردهها و نتیجه تربیت کودکان، های های می گرید. پس از آن شیخ به تندی بر الماس می تازد، و عماد را هم سرزنش می کند. الماس مکتب را رها می کند و در زیر زمین کارگاه پدر بازرگانش به کار می پردازد، و پس از مدتی کار در این فضا و دیدن بسیار چیزها و چشیدن مزه تلخیها و سختیها، چراغ معرفتی در دلش پدیدار می شود و سرانجام به مکتب باز می گردد. چنین فراز و فرود شخصیتی در رفتار بقیه اشخاص داستان نیز به گونهای دیگر تکرار می شود. حتی شیخ مکتبخانه هم، دست به تأدیب نفس می زند. پدر الماس، پدر عماد و نیز در پایان، حاکم شهر هم در فرایند دگر شدن و فرارفتن از خویش قرار می گیرند.
درون مایه آب انبار
جانمایه اصلی این داستان، دگرگونی و انقلاب درون احوال شخصیتهاست. آیین جوانمردی پیشه کردن، خاکسار شدن و به زیر رفتن و با نهاد خاکی خوگرفتن، و سپس سر برآوردن و سبز و شکوفا شدن، تمام حرف این زنجیره سی حلقۀ داستانی است. آزمندی سر همه نگون بختیها، و قناعت پیشه کردن سر حلقه رهایی است. به دیگر سخن، پیام داستان این است که «خاک شو تا سبز شوی» (ص ۵۸)، وگرنه زیاده خواهی و آزمندی، انسان را به خاک نگون بختی در خواهد غلتاند. جالب این است که تحول و دگردیسیها از پایین جامعه و از فرودستان آغاز شده، در پایان به طبقه فرادستان جامعه (حاکم) می رسد. به هر روی، پیام کلیدی این اثر، پروردن نفس است؛ به همین سبب، شیخ مکتبدار در همه کار و کردارهای تعلیمی خود در پی تربیت نفس کودکان تلاش می کند، تا از گذرگاه ادب درس، آنان را در ادب نفس به پروردگی برساند.
نخ اصلی داستان که سی دانه رویدادها را در پی هم آورده، همان درونمایه است، اما حالت انتظار و پی هم آمدن حوادث، بر کشش و گیرایی آن افزوده است. رویدادها و پارهها اگرچه با شمارهای از هم جدا شدهاند، لیکن عنصر تعليق و حالت «طرح و توطئه» داستانی، گسستها را از میان برداشته است.
نزدیک به بیست شخصیت در این سی پرده نموده می شوند، اما محوریترین شخصیت داستان، شیخ مکتب گردان است، که اهل مکتب و بازاریان همه چشم به گفتار و رفتار او دارند؛ پس از او الماس، پسر پانزده ساله تاجر ادویه و شاگرد مکتب خانه، و سپس عماد شاگرد مکتب که از خانوادهای فقیر است.
منبع: کتاب ماه ادبیات / شماره 68 / آذر 1391
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.