ویس و رامین نوشته‌ی فخرالدین اسعد گرگانی

85,000تومان

  • مهر کتابخانه‌ی شخصی دارد.
  • گوشه‌ی بالای صقحه‌ی شناسنامه بریده شده است.
  • صفحات داخلی کتاب کاملا سالم است.

ناموجود

نویسنده

تصحیح

محمد روشن

انتشارات

سال چاپ

1389

نوبت چاپ

چهارم

تعداد صفحه

560

نوع جلد

گالینگور

قطع

وزیری (16.5*23.5)

درجه کیفی کتاب

A

شابک

9789646494114

معرفی کتاب ویس و رامین

ویس و رامین (سروده‌ی حدود ۴۴۶ قمری) منظومه‌ای عاشقانه (۹۰4۵ بیت) در قالب مثنوی در بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف، از فخرالدین (اسعد) گرگانی است.

شاه موبد، پادشاه مرو، در جشن نوروزی از شهرو، زن قارن پادشاه همدان، خواستگاری می‌کند. شهرو که شوی و فرزندانی دارد این درخواست را رد می‌کند اما قول می‌دهد که چون دختری از او در وجود آمد به عقد شاه موبد درش آورد. دیری نمی‌گذرد که ویس زاده می‌شود و در سرزمین خوزان در کنار رامین، برادر کوچکتر شاه موبد، هر دو به توسط یک دایه بزرگ می‌شوند. شهرو که پیمان خود را از یاد برده است پیش از آنکه شاه موبد از ولادت و بزرگ شدن ویس آگاهی یابد، به رسم آن روزگار و بنا بر یک آیین باستانی ویس را برای برادرش ویرو نامزد می‌کند. دیری نمی‌گذرد که آوازه‌ی زیبایی ویس به گوش شاه موبد می‌رسد و پیمان دیرین با شهرو را به یادش می‌آورد و دختر را مطالبه می‌کند. چون شهرو سکوت می‌کند و دختر جواب رد می‌دهد، شاه موبد به عزم نبرد لشکر می‌کشد و در کارزاری که در می‌گیرد قارن کشته می‌شود. شاه موبد توفیقی در جنگ نمی‌یابد اما ضمن تبانی با شهرو، سرنوشت ویرو و ویس را در اختیار می‌گیرد و آن دو را به جانب مرو می‌برد. در بین راه رامین که جوانی دلاور شده است و سردسته‌ی نگهبانان عماری ویس است چشمش به او می‌افتد و دل بدو می‌بازد. دایه‌ی ویس که زنی جادو است، او را با طلسمی به شاه موبد می‌بندد و از سوی دیگر مستمراً اسباب نزدیکی ویس و رامین را فراهم می‌آورد. ویس و رامین عشقی سوزان و شهوتناک و افسارگسیخته به یکدیگر ابراز می‌دارند اما در کامیابیشان موانع بسیار پدید می‌آید که عمده‌ترینش شاه موبد است که اینک ویس را به زنی گرفته است.

دیری نمی‌گذرد که راز دلدادگان از پرده بیرون می‌افتد و شاه موبد رامین را به موقان و ویس را به همدان نزد نامزد سابقش ویرو می‌فرستد اما این کار چاره‌ساز نمی‌گردد و عاشق و معشوق که بی‌تاب یکدیگرند بار دیگر به وسوسه‌ی دیدار می‌افتند. چندی بعد شاه موبد با ویس آشتی می‌کند و از او می‌خواهد که با آزمون آتش بی‌گناهی خود را اثبات کند. اما ویس تن به این آزمون نمی‌دهد و به کمک دایه با رامین به ری می‌گریزد. در پی این واقعه، حسادت و غیرت در وجود شاه موبد زبانه می‌کشد و نزدیک است ویس و رامین را به کام مرگ بسپارد اما به اندرز مادر از این کار خودداری می‌کند. از آن پس به رغم کشمکش‌های گنه‌آلودی که ملازم چنین عشقی است، سودای دلدادگی ویس و رامین در كمال حدت و غلیان ادامه می‌یابد و شاه موبد در اندوه خود می‌سوزد. در واقع، این عشق بارها به بن‌بست می‌افتد و هر بار بدون خیانت و حتی جنایت از آن بیرون نمی‌آید. یک بار که وجدان رامین و سرزنش ناصحان او را وامی‌دارد تا به این عشق مهار بزند، با دختری به نام گل ازدواج می‌کند و در نامه‌ای که برای ویس می‌فرستد از او و از عشق او بیزاری می‌جوید اما رفت و آمد دایه و نامه‌های پرشوری که بینشان رد و بدل می‌شود رشته‌ی گسسته را پیوند می‌دهد و آن دو را در کاخ شاه موبد به هم می‌رساند. از این پس آنان به رغم مشکلاتی که در پی می‌آید، در همین کاخ با توسل به نیرنگ و دروغ و پنهان‌کاری به رابطه‌ی خود ادامه می‌دهند؛ تا آنکه سرانجام به تنگ می‌آیند و لاجرم بر شاه می‌شورند و بر گنج او دست می‌یابند – گرچه برای این کار رامین برادر خود، زرد، را می‌کشد ـ و حتی قصد جنگ با شاه موبد می‌کنند؛ اما کار بدانجا نمی‌کشد و سرانجام پس از یک رشته ماجراها شاه موبد بر اثر پیشامدی، به زخم یک گراز وحشی از پای درمی‌آید و بدین‌ترتیب رامین بی زحمت ارتکاب به جنگ و جنایت به جای او بر تخت می‌نشیند و عاشق و معشوق به وصال یکدیگر می‌رسند. رامین با ویس پیمان زناشویی می‌بندد و سالیانی را – بی‌هیچ حادثه و ماجرایی ـ با هم زندگی می‌کنند و فرزندانی می‌آورند. سرانجام ویس در ۸۱ سالگی روی در نقاب خاک می‌کشد و رامین که در این هنگام ۸۳ سال دارد تخت فرمانروایی را به پسرش را می‌گذارد و خود به دخمه‌ی ویس در آتشگاه می‌رود و معتکف می‌گردد؛ سه سال بعد تسلیم مرگ می‌شود و روانش به روان ویس می‌رسد.

اصل این داستان که به زبان پارتی و منسوب به دوره‌ی اشکانیان است در اواخر دوره‌ی ساسانیان به پهلوی ترجمه شد که هر دو از میان رفته است. ترجمه‌ی پهلوی ظاهراً در نخستین سده‌های اسلامی در میان خواص محبوبیت داشت ولی زبان آن بر همگان روشن نبود. از این رو سراینده به نظم آن همت گماشت، ضمن آنکه در جای‌جای اثر خود اطلاعات زمان خویش را در ضمن داستان گنجانده است. ویس و رامین نخستین منظومه‌ی عاشقانه‌ای است که در ادبیات فارسی به طور کامل باقی مانده است. وصف‌های دقیق شاعر از حالات عشقی ویس و رامین نشانه‌ی توانایی او در داستان‌پردازی است و نظامی احتمالا در سرودن خسرو و شیرین به آن نظر داشته است. اما آنچه در این داستان جلب توجه می‌کند و آن را به کلی از سایر داستان‌های عاشقانه متمایز می‌سازد جنبه‌ی غیر اخلاقی یا – شاید بتوان گفت – ضد اخلاقی آن است. موضوع آن که بسیار گستاخانه انتخاب شده است سراسر بر ستایش عشق سرکش و بی‌قیدوبند جوانی بنیاد نهاده شده است و عموماً عاری از پند و اندرز و نصایح پرهیزگارانه یا رفتارهای معصومانه است. از همین رو در ادب و فرهنگ فارسی به بدنامی شهرت یافته است و در گذشته دختران را از خواندن آن منع می‌کردند؛ چنانکه در رساله‌ی صد پند آمده است: «از خاتونی که قصه‌ی ویس و رامین خواند و از اَمردی که شراب و بنگ خورَد مستوری و … درستی توقع مدارید.» در ۱۸۶۵ میلادی به اهتمام کاپیتان ولیم ناسو لیس (Nassan Lees) انگلیسی (۱۸۲۵ – ۱۸۸۹ میلادی) در کلکته و در ۱۳۱۴ شمسی به اهتمام مجتبی مینوی برای نخستین بار در ایران منتشر شد؛ در ۱۳۳۷ نسخه‌ی دیگری به همت محمدجعفر محجوب و در ۱۳۴۹ نسخه‌ای به سعی دو پژوهشگر گرجی به نام‌های ماکالی تودوا و الکساندر گواخاریا، و سرانجام در ۱۳۷۷ نسخه‌ای بر اساس تمام این نسخ و نسخه‌ی موجود در پاریس به تصحیح محمد روشن در تهران به چاپ رسید. شمار ابیات آن در چاپ مینوی ۸۹۰۵، در چاپ محجوب ۸۹۰۴، در چاپ محققان گرجی (بنیاد فرهنگ) ۹۰۳۸، و در چاپ روشن ۹۰۴۵ بیت است.

منبع: فرهنگ ادبیات فارسی / نوشته‌ی محمد شریفی / ویراسته‌ی محمدرضا جعفری / انتشارات معین / چاپ دوم 1387

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ویس و رامین نوشته‌ی فخرالدین اسعد گرگانی”