مدار صفر درجه نوشته‌ی احمد محمود

معرفی و خرید کتاب مدار صفر درجه

مدار صفر درجه در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسید. داستان در سال های 1332 تا 1357 در شهر اهواز اتفاق می‌افتد. شخصیت اصلی این کتاب باران نام دارد.

باران، پسر نوجوان، پس از مرگ برادرش بابان، ناچار مدرسه را رها می کند و در دکان سلمانی میرولی، شاگرد می شود. پدر باران چند سالی پیش از این، در تظاهرات سیاسی کشته شده و بابان برادر بزرگتر که شاگرد خیاط بوده، زندگی او و مادرش را تأمین می کرده است. برزو، برادر دیگر، راننده مهندس دلاور صاحب کارخانه پوشاک است. دو هفته ای بعد از مرگ بابان، برزو به خانه می آید و ادعا می کند که سهم خانه بابان را در ازای قرضی که به تدریج به او داده است، خریده است و حالا خیال دارد اتاقی از خانه را که سهم اوست، اجاره دهد. کل بشیر و حکیمه و دو دخترشان منیجه و مائده مستأجرانی هستند که برزو به خانه می آورد. هر دو دختر در کارخانه پوشاک مهندس دلاور کار می کنند. نامدار نامزد منیجه به خاطر فعالیت های سیاسی در زندان است.

نوذر، شوهر بلقیس، (خواهر باران)، کارش وصول حسابهای یکی از عمده فروش های بازار است و چون خط و ربطی دارد، همیشه داوطلب نوشتن عریضه ها و نامه های شکایات دوستان و آشنایان و همسایگان است. چندی بعد، فیروز عموی باران از ده شاه رستم به آبادان می آید. شرکت کشت و صنعت زمینهای کشاورزی او و دیگران را تصرف کرده است و فیروز آمده است تا نوذر شکایتی برای او بنویسد تا بتواند زمین خود را پس بگیرد. اما تلاش های او بی نتیجه می ماند و پسرهایش شهباز و شهروز و کمی بعد همه خانواده را به شهر می آورد و در شهر ماندگار می شوند. بعدها شهباز به سفارش سروان رستم علی برادر نوذر که رئیس حفاظت کارخانه مهندس دلاور است، نظافتچی کارخانه می شود و شهروز که پسر بچه ای باهوش و زرنگ است، در کنار خیابان سیگار و بلیط بخت آزمایی می فروشد.

منبع: مجله از دریچه نقد / شماره 1 / عبدالعلی دستغیب