محاکمه نوشته فرانتس کافکا

250,000تومان

  • جلد و صفحات داخلی کتاب کاملا سالم است.

موجودی انبار: 1

نویسنده

مترجم

انتشارات

سال چاپ

1354

تعداد صفحه

216

نوع جلد

سلفون

قطع

رقعی (14.1*21.2)

درجه کیفی کتاب

A

شابک

9789644481345

معرفی و خرید کتاب محاکمه

هنگام خواندن رمان محاکمه خواننده پیوسته از خود می پرسد: «این چه نهادی است که حکم جلب کا را صادر کرده است؟» پاسخ دادن به این پرسش چندان آسان نیست، اما با کمی تأمل می توان دریافت که دلیل بازداشت او وجود یک گناه ذهنی است. به عبارت دیگر، کسی که کا را متهم کرده است، خود اوست. اگر این نظر را بپذیریم، باید قبول کنیم دادگاهی هم که او را متهم کرده است، ساخته ذهن خود اوست. این نظر را نکته دیگری تأیید می کند: دادگاه در روزهای تعطیل تشکیل می شود و قاضي آن را نمی توان دید.

سؤال دیگر: آیا کا قربانی نظامی خودکامه است یا جهان ما دادگاهی است که انسان در آن محاکمه می شود؟ به سخن دیگر، آیا کا به دلیل اینکه انسانی اجتماعی است، مقصر است یا در اینجا احتمالا صحبت از یک «گناه ازلی» است که انسان مرتکب شده است؟ – اینها پرسش هایی است که منتقدان ادبی هنوز پاسخ دقیقی برایشان نیافته اند.

خلاصه کتاب محاکمه

توجه: با مطالعه این بخش موضوع داستان برایتان آشکار خواهد شد.

کتاب محاکمه با این جمله آغاز میشود: «باید کسی به «یوزف کا» افترا زده باشد، چون او را بدون آنکه کار خلافی مرتکب شده باشد، یک روز صبح بازداشت کردند.»

قهرمان رمان محاکمه کارمند جوانی است به نام «کا» که در پانسیونی زندگی می کند. یک روز صبح هنوز کا در خواب است که او را مردی بیگانه بیدار می کند و به او می گوید که تحت پیگرد قانونی است و باید خود را به دادگاه معرفی کند. کا چند روز بعد به دادگاه می رود و در آنجا می کوشد که طی سخنان پرحرارتی بی گناهی خود را ثابت کند. اما رئیس دادگاه به او می گوید که دفاعیات او نه تنها تأثیری در حکم دادگاه نداشته، بلکه موقعیت او را متزلزل تر نیز کرده است. کا اکنون اجازه دارد دادگاه را ترک کند، اما باید در موقع مقتضی بار دیگر در آنجا حاضر شود.

به این ترتیب، محاکمه کا ادامه می یابد و او کم کم به آن عادت می کند. اما دادگاه بعدي او دادگاهی معمولی نیست: کا نه قاضی را می بیند و نه به دلایل اتهام خود پی می برد.

اکنون ماه ها از ماجرا گذشته است و کا جز شکیبایی چاره ای ندارد. یک روز رئیس بانکی که کا در آن مشغول کار است، از او خواهش می کند که شهر را به یک مشتری ایتالیایی نشان دهد. کا خواهش او را می پذیرد و با مشتري بانک قرار ملاقاتی در کلیسای بزرگ شهر می گذارد. اما مرد ایتالیایی به موقع در محل ملاقات حاضر نمی شود. کا در کلیسا به قدم زدن می پردازد، اما ناگهان صدای کشیشی را می شنود که به او می گوید به زودی رأی دادگاه صادر و او محکوم خواهد شد. سپس، کشیش داستان مردی روستایی را برای او نقل می کند که جلو «قانون» ایستاده است و نمی تواند به درون آن راه یابد. اما کا چیزی از سخنان کشیش درک نمی کند.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “محاکمه نوشته فرانتس کافکا”